Android...سرزمین آندروید
دنياي دانلود انواع برنامه موبايل و نرم افزار وكتاب موبایل ،کتابهای اموزشی و مطالب اموزشی...
چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:عاشقتم خداجون,دوستدارم ,شكرت بروردكار من,شكر, :: 10:49 ::  نويسنده : ABD
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی میکنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند.
در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: "نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟"
پسر پاسخ داد: "عالی بود پدر!"
پدر پرسید: "آیا به زندگی آنها توجه کردی؟"
پسر پاسخ داد: "بله پدر!"
... و پدر پرسید: "چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟"
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: "فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست!"
با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود.
بعد پسر بچه اضافه کرد: "متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم

 

 

اي كاش انسانها رازبندكي راميدانستند.بدانيد;لازمه بندكي تابع محض بودن است...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 41 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام.خوشحالم که به دیدارمن امدید.خوشحال میشم با نظراتتون بهم کمک کنید .امیدوارم از وب خودتون خوشتون بیاد و لحظات خوبی راداشته باشید.بازم بهم سر بزنید... آرزومند آرزوهایتان هستم.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوانAndroidو آدرس lordabd.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

حالا دیدید که موافق موافق موافقم...پس دل دل نکن... لینک کن...





نويسندگان